روانشناسی شیشه

این مقاله روانشناسی شیشه در ادراک و احساسات در طراحی داخلی ساختمان را مورد بحث قرار خواهد داد.

در بحث روانشناسی شیشه ، محتوای احساسی اشکال و رنگ ها نیز بررسی خواهد شد. چه شکل‌ها و رنگ‌هایی دلپذیرتر هستند و زیبایی‌شناسی چگونه بر وضعیت روانی ساکنان آن خانه تأثیر می‌گذارد.

انسان ها توانایی تشخیص رنگ و کنتراست را دارند، اما طیفی از تفاوت ها در رنگ ها و کنتراست وجود دارد که مغز انسان نمی تواند آن ها را درک کند. قدرت سیگنال بین تفاوت ها باید به اندازه ای باشد که ذهن بتواند نتیجه بگیرد که تفاوت وجود دارد. این پدیده به عنوان آستانه شناخته می شود.

سایر موارد بحث عبارتند از:
• چگونه می‌تواند برای القای رفتار مطلوب استفاده شود
• فرکانس ویژگی و اینکه چگونه موقعیت، چشم انداز و طراحی می تواند بر جریان ترافیک تاثیر بگذارد
• چگونه محیط فیزیکی داخل ساختمان می تواند مزایای سلامتی و بهره وری را ارائه دهد
• متغیرهایی مانند نور قرضی، نماها و کنترل صدا در بهره وری و عملکرد نقش دارند
• احساسات مطلوب و رفتار ساکنین را می توان با ایجاد ویژگی های موقعیتی همسو حمایت کرد

۱٫ مقدمه روانشناسی شیشه

ویژگی های موقعیتی ارائه شده توسط شرایط محیطی بر رفتار افراد تأثیر می گذارد. نحوه عمل افراد را می توان با درگیر کردن جهت مجاز و فراهم کردن محیطی که باعث القا، ترویج و تقویت رفتار مورد نظر می شود، به طور قابل توجهی تغییر داد.

بنابراین در نهایت مهم می‌شود که طراحی فضاهای داخلی شرایط ایده‌آل مطابق با فرهنگ، تجربه یا نتایج مورد نظر ساکنان و بازدیدکنندگان را برجسته و پشتیبانی کند. سطحی از صداقت و مسئولیت وجود دارد که باید بر عهده معمار یا طراح باشد تا هم نیازهای شرکتی و هم اجتماعی را در راستای منافع بیشتر برآورده کند.

۲ ساختارهای موقعیتی رفتارها ممکن است با ارائه اعلان های موقعیتی تغییر کنند.

آنچه مردم می بینند، می شنوند، بو می کنند، می چشند و لمس می کنند، واکنش های عاطفی را فعال می کند و رفتارها را شرایط می کند. در روانشناسی شیشه نشان داده شده است که طراحی ساختمان ها واکنش احساسی ایجاد می کند.

 آزمایشات در روانشناسی شیشه

اشتباه در یک سری آزمایش های بحث برانگیز، میلگرام و دیگران نشان می دهند که افراد تمایل دارند شیوه عمل خود را به دلیل متغیرهای موقعیتی تغییر دهند که با وجود نگرش های گرایشی موجود، انطباق را افزایش می دهند.
انسان‌ها تمایل دارند قدرت تصمیم‌گیری، منطق و دلیل خود را به کنترل مقام بالاتری بسپارند، اگر در نقش‌های خاصی قرار بگیرند و زیبایی‌شناسی، شرایط یا موقعیت‌های محیطی را تقویت کنند.
میلگرام در آزمایش‌های خود تلاش زیادی برای ایجاد یک ماشین شوک شبیه‌سازی شده در یک محیط آزمایشگاهی به‌قدری واقع‌بینانه انجام داد که دو مهندس برق را فریب داد [۱].
میلگرام در آزمایش‌های خود از یک شرکت‌کننده در آزمون می‌خواست به بازیگری شوک وارد کند که به نظر می‌رسید سوژه آزمایش دیگری باشد. شوک ساختگی بود، اما بازیگر آن را واقعی جلوه داد. پزشک یا تسهیل کننده ای که کت آزمایشگاهی می پوشد، تخته گیره ای در دست دارد و مجوز رسمی برای ادامه کار را ارائه می دهد، شرکت کننده در آزمون را وادار می کند تا سطوح بیشتری از شوک های اصلاحی را به بازیگر وارد کند.
بخشی از موفقیت آزمایش‌ها به همان اندازه که خود مطالعه، بازیگری و تولید هیجان‌انگیز بود [۲].

این آزمایش نشان می‌دهد که چقدر افراد به راحتی برای انجام کارهایی که به دیگران آسیب می‌رساند و این اعمال را از طریق کنترل بیرونی توجیه می‌کنند، تحریک می‌شوند.

اما، این آزمایش همچنین می تواند قدرت را نشان دهد که چگونه می توان عموم مردم را بهتر کنترل کرد.
آیا یاد گرفته‌ایم که نسبت به اقتدار محتاط باشیم یا بینش مفیدی در مورد اینکه چگونه اقتدار می‌تواند بهتر مردم را کنترل کند به دست آورده‌ایم؟
تحقیقات فعلی حاکی از حمایت مداوم از کنترل از طریق عوامل محیطی و اقتدارگرا است.
 این مراحل منجر به تعیین رفتار شرکت کنندگان در آزمایش و ساکنان ساختمان می شود.
مراحل اولیه (جمع آوری شواهد)، تصمیم (ذهنی) و انتخاب (عمل) هستند.
پرایمینگ جایی است که فرد تحت تاثیر عوامل موقعیتی مانند زیبایی شناسی، طراحی، رنگ ها، نور و فضای ایجاد شده توسط مجموعه و افراد و فرآیندهای درون محیطی قرار می گیر
مقدمه موقعیتی با چیزهایی مانند برجسته بودن شواهد شهودی از طریق تمام حواس، از جمله تجربه عاطفی، و بازخورد بصری، لمسی و شنیداری، بزرگ‌نمایی می‌شود.
مرحله تصمیم گیری جایی است که شرکت کننده تصمیم می گیرد که در مرحله بعد چه کاری انجام دهد.

۳ ویژگی، شکل، و سطح محیط فیزیکی شامل مواد، اشیاء، اشکال، رنگ‌ها، الگوها، اندازه، نور و غیره است.

صداها، بوها و سایر موارد غیر بصری در حال حاضر مورد بحث قرار نخواهند گرفت. تأثیر انتخاب های طراحی بر روی ناظر متفاوت است، اما کلیات در پاسخ نشان داده شده است که در گروه های مختلف وجود دارد.

محیط ایجاد شده با زمینه موقعیتی بر پردازش عصبی تأثیر می گذارد و بر ادراک اجتماعی تأثیر می گذارد [۶]. هنگامی که ساختمانی با اشکال و رنگ هایی طراحی می شود که افراد را به سمت نتایج مثبت و مشارکتی سوق می دهد، نتایج مثبتی حاصل می شود.

طراحی یک ساختمان می تواند باعث شود ساکنان نسبت به یکدیگر احساس علاقه کنند. زمینه عاطفی محیط بر نحوه درک انسان از چهره های خنثی تأثیر می گذارد [۷]. طراحی ساختمان دلپذیر باعث می شود که ساکنان بیشتر پذیرای یکدیگر باشند. یک ساختمان پذیرا و یک سازمان پذیرا منجر به استقبال خوب مشتری می شود.

شکل اشیا

برخی از اشکال یا ویژگی‌های طرح‌ها به محافظت، احساسات مثبت و ویژگی‌های زنانه مربوط می‌شوند در حالی که سایر اشکال یا ویژگی‌های طرح‌ها با تهدید، احساسات منفی و ویژگی‌های مردانه مرتبط هستند [۸]. هم شرکت‌کنندگان مرد و هم زن طرح‌های منحنی را نسبت به اشکال زاویه‌دار جذاب‌تر و دلپذیرتر می‌دانستند [۸]. اشکال اشیا، الگوها و طرح ها در ایجاد زمینه عاطفی محیطی مهم هستند (شکل ۳).

۴ آستانه: چه زمانی یک بازتاب قابل توجه می شود؟

انسان توانایی تشخیص رنگ و کنتراست را دارد. برای هر سطح نور، طیفی از رنگ ها و تفاوت های کنتراست وجود دارد که برای مغز انسان قابل درک نیست. قدرت سیگنال بین تفاوت ها باید به اندازه کافی بزرگ باشد تا ذهن بتواند نتیجه بگیرد که تفاوت وجود دارد. این پدیده به عنوان آستانه شناخته می شود.

درب و پنجره شیشه ای

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید